کاش چون پاییز بودم
کاش چون پاییز بودم ، کاش چون پاییز بودم کاش چون پاییز خاموش و ملال انگیز بودم برگهای آرزوهایم یکایک زرد میشد آفتاب دیدگانم سرد میشد آسمان سینه ام پر درد می شد ناگهان طوفان اندوهی به جانم چنگ میزد...
View Articleسرا پا اگر زرد و پژمرده ایم
سراپا اگر زرد پژمرده ایمولی دل به پاییز نسپرده ایمچو گلدان خالی ، لب پنجرهپر از خطارات ترک خورده ایماگر داغ دل بود ، ما دیده ایماگر خون دل بود ، ما خورده ایماگر دل دلیل است ، آورده ایماگر داغ شرط است...
View Articleخیامی دیگر
گزیده ای از اشعار "ایرج زبر دست"ما وقت نگاه را دمی دانستیم از دانش چشمها کمی دانستیم گژتابی دست ها و بی مهری سنگ ما آینه بودیم و نمی دانستیم *** من : دهکده ها نبض حقایق هستند...
View Article
More Pages to Explore .....